نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد گروه تاریخ/ دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز / ایران.

2 استادیارگروه تاریخ، دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز/ ایران

3 کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان دانشگاه شهید چمران اهواز ، اهواز/ ایران.

چکیده

چکیده
در دورة اشکانیان، اشراف و بزرگان از ارکان اصلی دستگاه پادشاهی بودند. آنها امتیازهای ویژه‌ای در دربار داشتند و عضو شورای بزرگان یا انجمن‌های سلطنتی بودند که گهگاه به گزینش یا خلع پادشاهان می‌پرداختند. اگرچه در سال‌های آغاز شاهنشاهی اشکانی، پادشاهان از حمایت و همکاری اشراف و بزرگان برخوردار بودند و قدرت شاهنشاه به مراتب بر قدرت اشراف و بلندپایگان برتری داشت، اما با گسترش قلمرو اشکانیان و با گشوده شدن سرزمین‌های تازه، اشراف قدرت بیشتری کسب کردند. افزایش قدرت اشراف باعث شد که در دوران گسیختگی دستگاه پادشاهی، ردپای آنها در برخی شاه‌گزینی‌ها و یا عزل پادشاهان اشکانی دیده شود. سوال اصلی در پژوهش این است که اشراف و بزرگان اشکانی از آغاز فرمانروایی اشکانیان (247 پ. م.) تا پایان پادشاهی اردوان دوم (10/11- 38 م.) چه نقشی در عزل و نصب پادشاهان داشته‌اند؟ این جستار نشان می‌دهد در این برهه از تاریخ اشکانیان، هنگامی که پادشاه نیرومندی بر تخت سلطنت تکیه می‌زد، گزینش ولیعهد به‌دست خود او انجام می‌گرفت اما در دورة ناتوانی و ضعف دستگاه پادشاهی، زمینه برای مداخلة اشراف و انجمن‌های مشورتی در انتخاب یا عزل پادشاه فراهم می‌آمد. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و به‌دستاویز منابع گوناگون به بررسی و تحلیل نقش بزرگان و اشراف در شاه‌گزینی پادشاهان اشکانی از آغاز تا مرگ اردوان دوم پرداخته خواهد شد.
کلید واژه‌ها: اشکانیان، خاندان‌های نژاده، اشراف و بزرگان، عزل و نصب پادشاهان.

کلیدواژه‌ها

بروسیوس، ماریا (1388)،  ایران باستان، ترجمة عیسی عبدی، تهران: ماهی.
بیوار، ا. د. هـ (1389)، «تاریخ سیاسی ایران در دورة اشکانیان»، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، پژوهش دانشگاه کیمبریج، گردآورنده احسان یارشاطر، ترجمة حسن انوشه، ج 3، قسمت اول، تهران: امیرکبیر، صص 200-123.
پلوتارک (1346)، حیات مردان نامی، ترجمة رضا مشایخی، ج 3، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
پیگولوسکایا، نینا ویکتوریا (1367)، شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان، ترجمة عنایت‌الله رضا، تهران: علمی و فرهنگی.
جلیلیان، شهرام (1397)، «ستیز و سازش أهل‌البیوتات و بزرگان با پادشاه در دوره ساسانیان (از خیزش ساسانیان تا پادشاهی قباد یکم»، فصلنامه پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان، سال پنجاه و چهارم، دوره جدید، سال دهم، شماره اول و پیاپی 37، صص 203-227.
خان‌مرادی، مژگان (1396)، «زنان خاندان سلطنتی در دورة اشکانیان»، فصلنامة علمی- پژوهشی تاریخ اسلام و ایران، دانشگاه‌الزهرا (س)، سال بیست‌‌وهفتم، دورة جدید، شمارة 36، پیاپی 126، صص 40-60.
دوبواز، نیلسون (1342)، تاریخ سیاسی پارت، ترجمة علی‌اصغر حکمت، تهران: کتابخانه ابن‌سینا.
دیاکونف، میخائیل میخائیلوویچ (1378)، اشکانیان، ترجمة کریم کشاورز، تهران: پیام.
زرین‌کوب، روزبه و فرشید نادری (1393)، «اشکانیان و سنت‌های کهن ایرانی: پایبندی یا عدم تقید اشکانیان به سنت‌ها و مواریث فرهنگی ایران»، جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال پنجم، شمارة دوم، پاییز و زمستان، صص 41-63. 
شکوری‌فر، ملیحه و سیروس نصراله‌زاده (1395)، «پیگیری سنت‌های ایرانی در سکه‌های اشکانی»، جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هفتم، شمارة اول، بهار و تابستان، صص 21-45.
شیپمان، کلاوس (1384)، مبانی تاریخ پارتیان، ترجمة هوشنگ صادقی، تهران: فرزان‌روز.
عریان، سعید، راهنمای کتیبه‌های ایرانی میانه (پهلوی- پارتی)، تهران: سازمان فرهنگی، 1386.
فرای، ریچارد نلسون (1386)، میراث باستانی ایران، ترجمة مسعود رجب‌نیا، تهران: علمی و فرهنگی.
فرای، ریچارد نلسون (1389)، «تاریخ سیاسی ایران در دورة ساسانیان»، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، پژوهش دانشگاه کیمبریج، گردآورنده احسان یارشاطر، ترجمة حسن انوشه، ج 3، قسمت اول، تهران: امیرکبیر، صص 217-276.
کالج، مالکوم (1388)، اشکانیان (پارتیان)، ترجمة مسعود رجب‌نیا، تهران: هیرمند.
کریستن‌سن، آرتور امانوئل (1374)، ایران در زمان ساسانیان، ترجمة رشید یاسمی، تهران: دنیای کتاب.
گوتشمید، آلفردمن (1379)، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض اشکانیان، ترجمة کیکاوس جهانداری، تهران: ققنوس.
لوکونین، ولادیمیر گریگورویچ (1389)، «نهادهای سیاسی، اجتماعی و اداری، مالیات‌ها و دادوستد»، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، پژوهش دانشگاه کمبریج، گردآورنده احسان یارشاطر، ترجمة حسن انوشه، جلد 3، قسمت اول، تهران: امیرکبیر، صص 71-148.
نادری، فرشید (1397)، «مبانی و ریشه‌های مشروعیت شاه در دورة اشکانی»، فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا (س)، سال بیست‌وهشتم، دورة جدید، شمارة 39، پیاپی 129، پاییز، صص 107-131.
ولسکی، یوزف (1383)، شاهنشاهی اشکانی، ترجمة مرتضی ثاقب‌فر، تهران: ققنوس.
ویدن‌گرن، گئو (1391)، فئودالیسم در ایران باستان، ترجمة هوشنگ صادقی، تهران: کتاب آمه.
ویسهوفر، یوزف (1378)، ایران باستان (از 550 پیش از میلاد تا 650 پس از میلاد)، ترجمة مرتضی ثاقب‌فر، تهران: ققنوس.
 ویسهوفر، یوزف (1388)، ایرانیان، یونانیان و رومیان: نگاهی به دادوستد فرهنگی میان ایران و یونان و روم، ترجمة جمشید ارجمند، تهران: فرزان‌روز.
یارشاطر، احسان (1389)، «پیشگفتار»، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، پژوهش دانشگاه کمبریج، گردآورنده احسان یارشاطر، ترجمة حسن انوشه، جلد 3، قسمت اول، تهران: امیرکبیر، صص 1-85.
 
Cassius. Dio (1957), Dio’s Roman History. with English Translation by Earnest cary. on the Basis of Herbert Baldwin. London. William Heinemann, cambridge. Massachusetts. Harvard University press.
Dabrowa. Edward (2013), “The parthian Aristocracy: Its social position and political Activity” , parthica, 15. pp. 53-62.
Dabrowa. Edward (2017), “Tacitus on the Parthian”, Electrum, Vol. 24. pp. 171-189.
Deblois, Francois and Willem Vogelsang. (1993), “ Dahea II. the people”, Encyclopaedia Iranica. Edited by Ehsan Yarshater, Mazda Publisher. Costamesa, California. Vol. VI, pp . 581-582.
Fry. N. R, (1985), “Andragoras”, Encyclopaedia Iranica. Vol. II. edited by Ehsan yarshater . Routledage kegan paul. London. Boston and Henely. P. 26.
Gignoux. Philippe (1993), “Court and courties II. in the Parthian and sassanian periods”. Encyclopaedia Iranica. Vol. VI, California. Pp. 359-361.
Harmatta. János, (1957), “the Parthian Parchment from Dura-Europos”, Akademiai Kiado. pp. 30-47.
Josephus. Flavius (1934), Antiquities of the Jews, translated by William Whiston. Brigham Yong University, New York.
Justinus. Marcus Juniannus (1994), Epitome of the philippic History of pompeius Trogus, Translated by J. C. Yardley, with Introduction and Explanatory Notes by R. Develine, The American philogical Associal Resourcess, scholars Atlanta. Ga.
Lecoq. P, (1986), “Aprana”, Encyclopaedia Iranica. Vol. II. Edited by Ehsan Yarshater. Routledge Kegan Paul. London. Boston and Henely. p. 151.
Neusner. Jacob (1963), “ Parthian political Ideology ”, Iranica Antique, 30. pp. 60-66.
Schippmann. Klaus (1986 a), “Arsacid II .the Arsacid Dynasty”, Encyclopaedia Iranica. Vol. II . Edited by Ehsan yarshater . Routledage kegan paul. London. Boston and Henely. pp . 525-536.
Schippmann. Klaus (1986 b), “Artabanus” , Encyclopaedia Iranica . Vol . II . Edited by Ehsan yarshater . Routledage kegan  paul . London . Boston and Henely. pp. 647-650.
Shaki . Mansour (1991), “class system III . In the Parthian and sasanian periods”, Encyclopaedia Iranica. Vol. V, California , 6. pp. 652-658.
Strabo (1928), The Geography of Strabo, With an English Translation by Horace Leonard Jones London, William Heinemann, cambridge, Massachusett. Horvard university press.
Strugnell. Emma (2008), “The musa, Roman Queen of parthia ”, Iranica Antiqua, 43. pp .275-298.
Tacitus. Cornelius (2004), The Annals. translated with Introduction and Notes by A. J. Woodman, Hackett publishing compang. Inc, Indianapolis/ combridge.
Wiesehöfer. Jozef (1996), “King of kings and  philhellen kingship in Arsacid Iran”, In p. Bilde. T. Engberg- pedersen . Aspects of Hellenistic king ship, Aarhus. pp. 55-66.
 Wolski. Jozef (1965), “Le rôle et L’importance des Mercenaires dans L’état parthe , Iranica Antique, 5. 1965.pp. 103-115.
Wolski. Jozef (1967), “L’aristocratie parthe et les commencements du Féodalisme en  Iran”, Iranica Antique, 7. pp. 134-144.
Wolski. Jozef (1981), “L’aristocratie fonciére­ et L’organisation  de L’arme parthe”, Kilo. 63. pp. 105-112.