2024-03-29T14:34:52Z
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=718
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
پژوهش تاریخی- تطبیقی در سازههای اجتماعی نکتهای روششناختی در ضمن یک مثال تاریخی
محمدمسعود
سعیدی
سازههای اجتماعی مفاهیم چندبُعدی، انتزاعی و غالباً نوینی هستند که برای بیان بسیاری از واقعیتهای زندگی انسانی، بلکه برای سنجش و مطالعۀ علمی آنها تدوین شدهاند. بررسی واقعیت این مفاهیم در اسناد و مدارک باقیمانده از گذشته، پژوهشگر تاریخ را با مسألۀ ناهمسطح بودن افق هرمنوتیک بین عصر حاضر و عصر صدور سند مواجه میکند. واژههای نوین کنونی، یا در عصر صدور سند وجود ندارند و یا بر مفاهیم دیگری غیر از مفاهیم نوین اجتماعی دلالت میکردهاند. در این جا، این پرسش مطرح میشود که پژوهشگر تاریخ برای مطالعۀ تاریخی در گونه مفاهیم چه باید بکند؟ این پرسش، پرسشی روشی و مرتبط با منطق یا متدولوژی علم تاریخ و در قلمرو فلسفۀ علمِ تاریخ است. محقق تلاش میکند تا به روش منطقی پاسخی معرفتشناختی پیشنهاد کند. نتیجۀ این بررسیِ متدولوژیک و در واقع، یافتۀ تحقیق این پیشنهاد است که پژوهشگر برای همسطح شدن و برقراری هماهنگی تفسیری میان خود و منابع تاریخ میبایست گامهایی را بپیماید. نخست، تعریفی نظری و تحلیلی از سازۀ مورد نظر در راستای اهداف پژوهش ارائه کند و سپس این تعریف را به معرّفهایی در راستای همسطح شدن با منابع تاریخی بازگرداند. گاه نتیجۀ این روش چنان امکانی را برای پژوهشگر فراهم میکند که میتواند علاوه بر بررسی مقطعی سازه، آن را به نحو تطبیقی نیز مطالعه نماید.
social construct"
"historical-comparative research"
"indicator"
"crisis of legitimacy"
"Qajar"
2018
12
22
1
17
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3506_2b5f1831c69ca1aa48d6b31567a0e261.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
اصلاحات ارضی و تبعات اجتماعی مهاجرت روستائیان به شهر تهران
حسین
آبادیان
مقاله حاضر علل و عوامل و نتایج مهاجرتهای روستائی به شهر تهران در دهه های چهل و پنجاه شمسی را مورد ارزیابی قرار میدهد و نقش عامل اصلاحات ارضی را در این زمینه مورد بحث قرار میدهد. در این مقاله نشان داده شده برنامه ریزیهای نامتوازن توسعه اجتماعی، تضعیف اقتصاد کشاورزی، به همراهی بی توجهی به روستا و تأکید بیش از حد بر گسترش، عمران و نوسازی بافتهای شهری تهران، نقشی کلیدی در این مهاجرتها ایفا کرده است. یکی از نتایج این موضوع، زایش و گسترش پدیده حاشیه نشینی در شهر تهران بود که پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی برجای گذاشت. در این مقاله منابع و مأخذ گوناگون آرشیوی مورد مطالعه قرار گرفته اند و از گزارشهای آماری استفاده فراوان شده است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و جامعه آماری پژوهش هم شهر تهران است. تاکنون در باره مهاجرتهای شهر به شهر و روستا به شهر تحقیقات زیادی انجام شده، لیکن به شکل آماری تبعات مهاجرتهای روستائی به شهر تهران در مقطع زمانی مورد بحث، مورد ارزیابی قرار نگرفته است، پس ضرورت نگارش این مقاله در بررسی زمینه های شکل گیری کلانشهر تهران و نقش مهاجرتها در این فرایند خلاصه میشود.
"Tehran"
"Rural Migrations"
"Land Reform"
"Marginalization"
"Social Crisis"
2018
12
22
1
20
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3697_0d0b5fe46d6fdb97666d86972181b693.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
تحلیل عکس های اجتماعی بر اساس تاریخ اجتماعیِ بو
محمد
حسن پور
عکس­ها بر مبنای نظام سنتی طبقه­بندی حواس انسانی­، متعلقِ قوه باصره و صرفاً سندی دیداری انگاشته شدهاند اما در فرایند فهم و تفسیر عکس، آنچه در عکس روایت میشود، با رویت ممکن نیست و قوای دیگر حسّ انسانی نیز در تحلیل متن آن دخالت دارد. در تاریخ اجتماعی حواس نیز، جایگاه حواس انسانی چون بویایی، لامسه، شنوایی و چشایی در مواجهه و تحلیل متن تاریخی مورد مطالعه و تحقیق مورخان قرار دارد و ازاین­رو در بحث حاضر، عکس به­مثابه سند تاریخی، محل تداخل آن­چه "دیده می­شود" با حواسی خواهد بود که فهم­پذیر اما نادیدنیاند. بویایی از مهم­ترین این حواس­است و در مفهومی که در حوزه­ نقد عکس از آن باعنوان "کار خاطره" نام می­بریم و نیز در ساخت و تداعی معنا به­ویژه در حوزه­ عکس­های اجتماعی که با مقوله­ زیست روزمره­ی انسانی پیوند تنگاتنگی دارد، حاضراست. بنابراین، بر اساس تاریخ اجتماعی حواس، به­­پیگیریِ کار خاطره در عکس­هایی می­پردازیم که به­مثابه سندی از تاریخ بویایی در متنِ اجتماعی­است. در این مقاله نشان داده شده است که چگونه می­توان در تحلیل عکس، به­جز قوه­ی دید، از قوای دیگر حسیّ بهره جُست؟ و اهمیت تحلیل­های مبتنی بر احساسات انسانی در تفسیر عکس­های اجتماعی چیست؟ براساس پرسش­های ذکرشده، می­توان فرض کرد عکس­های اجتماعی، به­سبب پیوندی ذاتی که با گذشته تاریخی و روایتگری دارند، می­توانند ارتباطی تنگاتنگ با ادراکاتی از گذشته داشته­باشند که به­واسطه­ قوه­ بویایی قابل فهمیدن­اند، احساساتی چون نوستالژیا و بازیابیِ عمیق خاطرات؛ قوه­ بویایی به­واسطه­ی ارتباط تنگاتنگش با بازآوردن احساس و خاطرات نوستالژیک، همواره به­نوعی آشناپنداری پیشینی دلالت دارد. در متن حاضر ارتباط عمیق سطح عکس(آن­چه که از زمانِ گذشته نمایش می­دهد) و بویایی در این حوزه­ شناختی مورد تحلیل واقع می­شود. در واقع سازوکار قوه­ی بویایی، به­واسطه­ ارتباط مستقیمی­که با نوستالژیا و بازیابیِ خاطرات در گذشته­دارد، پیوندی تنگاتنگ با تفسیر عکس­های اجتماعی خواهدیافت.
Social photography
cultural history
the social history of the senses
the memory work
2018
12
22
1
25
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3829_24d42c61af2fa10dd2df048aa9057b90.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
بررسی تاثیر تضعیف نظم اجتماعی در برآمدن دولت نظامی غزنوی براساس جامعه شناسی نظم
امیر
صمدیان آهنگر
در این نوشتار به صورت موردی به پژوهش در مورد وضعیت جامعه عصر میانه در سده چهارم هجری ­پرداخته و نسبت بین ارتقای نقش نظامیان در برقراری نظم اجتماعی را مورد بررسی قرار می­دهیم. بررسی تاریخی متون این دوران با رویکرد جامعه شناسی نظم نشان می­دهد- برخلاف تصور رایج دولت- محور از مفهوم امنیت در مطالعات عصر میانه- که در سده چهارم هـ.ق با تشدید فرایند تفکیک و تکثیر گروه­بندی­های اجتماعی و «ماهای»مختلف و همچنین وجود اختلالات اجتماعی گوناگون در جغرافیای شرقی جامعه اسلامی، برقراری نظم اجتماعی و امنیت با مشکلات فراوانی روبه­رو شد. با افزایش تنش­ها و دسته­بندی­های گوناگون اجتماعی، توانایی بسیج، تمرکز قدرت و حقانیت دولت رو به کاهش گذاشت. در این شرایط گروه­های نزدیک به قدرت برای برقراری نظم بیرونی در جامعه به رقابت و حتی مبارزه مسلحانه با یکدیگر پرداختند. این فرایند که به سقوط سامانیان و روی­کار آمدن غزنوی منتهی شد و شرایط را برای برقراری نظم بیرونی در جامعه مهیا کرد.
social order
militants
Ghaznavids
Middle Ages
Khorasan
2018
12
22
1
24
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3507_666341e56458be2ab6abea4a7b1ded19.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
چرایی و چگونگی بنده شدن ایرانیان در عصر قاجار
مرضیه
مرتضوی قصابسرایی
شهرام
یوسفی فر
بنده و بنده­­داری یکی از پدیده­های مهم اجتماعی در تاریخ ایران بوده است. در کنار شمار کثیری از بندگان غیرایرانی حاضر در جامعه عصر قاجار شماری از زنان و مردان و کودکان ایرانی حضور داشتند که از راههای مختلفی به بندگی درآمده بودند. پژوهش حاضر بدنبال یافتن پاسخ این پرسش است که چه عواملی سبب بنده شدن ایرانیان دراین دوره شد؟ واین امر چگونه صورت گرفت؟ نتایج تحقیق نشان می­دهد بی­ثباتی سیاسی، ضعف امنیت ­­اجتماعی و بحران­های اقتصادی ناشی از عوامل خارجی(دخالت بیگانگان در امور کشور) و عوامل داخلی (علل طبیعی و انسانی) از مهمترین علل سقوط ایرانیان به ورطه بندگی بود. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه­ای و آرشیوی و با رویکرد تاریخ اجتماعی سامان یافته است.
"Iranian"
"Qaja"
"slave"
"slavery"
2018
12
22
1
24
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3516_ce6c41a3cc97d739add20d32828a3d70.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
بررسی تحول آیین پهلوانی و عیاری در ایران با تاکید بر خراسانِ سدههای هفت و هشت هجری
حمید
کرمی پور
آیین پهلوانی و عیاری با شیوهها و اشکال گوناگون در تاریخ بسیاری از ملتها وجود داشته و از جایگاه رفیع و مهمی برخوردار بوده است. در تاریخ ایران زمین نیز این پدیده، از پیش از اسلام تا روزگار معاصر، در جامعة شهری و روستایی نقشها و کارکردهای متفاوتی داشته است. این آیین به اقتضای هر عصر، برخی ویژگیها را از دست داده و پارهای عناصر دیگر را اخذ کرده است. در پی ایلغار مغول به ایران در سدة هفتم هجری، نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برای مدتی کارایی پیشین خود را از دست دادند و جامعة ایرانی، برای نخستین بار در دورة اسلامی، با چالش بزرگی روبرو گردید. شرایط جدید اجتماعی و سیاسی، زمینة نقش آفرینی و کنش گری پهلوانان و عیاران را در عرصههای سیاسی و اجتماعی این دوره فراهم آورد. موضوع این مقاله بررسی چگونگی شکل گیری تحولات آیین پهلوانی و عیاری در دورة مورد بحث است و درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چرا و چگونه پهلوانان و عیاران به ماهیت سیاسی و اجتماعی در جامعة این عصر دست یافتند. در پژوهشهایی که تا کنون در این زمینه به خامه درآمده است چگونگی این تحول مورد بررسی قرار نگرفته، اما این نوشته با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای درصدد بررسی و تحلیل این موضوع است. نوشتة حاضر با اتکاء به منابع تاریخی درصدد اثبات این موضوع است که دورة مورد بررسی، در تحول آیین فتوت، تا روزگار خود مهمترین عصر تاریخی به حساب میآید و سرزمین خراسان مهمترین نقش را در این فرآیند داشته است.
Futuwwa (chivalry)
Ayyārān (knights)
Champions(Pahlivānān)
7th- 8th AH/13th- 14th AD centuries
Khorasan
Akhi
2018
12
22
1
22
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3584_741e02e9c2dfe1b5111c0463e6950e14.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
نظام مالکیت آب در روزگار قاجاریه : مطالعه موردی کاشان و پیرامون
داریوش
رحمانیان
مهدی
میرزایی
برتری بخش کشاورزی بر دیگر بخش­های اقتصادی، اصلی­ترین ویژگی اقتصادهای جوامع پیشاصنعتی است. در ایران دوره قاجاریه نیز بخش اعظم تولید داخلی و مشغله اصلی اکثریت مردم ایران به بخش کشاورزی وابسته بوده است. با تجاری شدن کشاورزی در بخش­هایی از تاریخ ایران در نیمه دوم دوره قاجاریه، این وابستگی اقتصاد ایران به کشاورزی، به شدت افزایش یافت. کاشان در دوره قاجاریه، بر اثر زوال صنایع صنعتی آن، یکی از مناطقی بود که وابستگی اقتصاد آن به کشاورزی شدت مضاعفی یافت. با این حال، با وجود نقش محوری و پایه­ای آب در کشاورزی، به­ویژه در سرزمین خشک و کم آبی چون ایران، مسئله­مند کردن تاریخ آب و پیوند آن با تاریخ ایران چندان مورد توجه مورخان و محققان نبوده است. از این رو در نوشته حاضر به بررسی نظام مالکیت آب در شهر کاشان دوره قاجار به مثابه « جامعه ای خشک و کم آب و پراکنده» پرداخته می­شود تا به عنوان نمونه­ای از آزمون این نظریه مورد ارزیابی قرار گیرد . بنابراین پرسش نوشته حاضر این است که منابع آبی در کاشان دوره قاجاریه به مثابه جامعه­ای خشک و کم آب و پراکنده از چه نوع مالکیتی برخوردار بوده است و دولت در این میان چه سهمی داشته است. از این رو، نخست به شرح و بررسی منابع تامین آب پرداخته می­شود و آنگاه در ادامه شیوه بهره­برداری و مالکیت منابع آبی شرح داده می شود و در آخر نسبت دولت با مالکیت منابع آبی در این دوره سنجیده می شود تا از طریق نمونه شهر کاشان بتوان تصویری کلی از شیوه بهره­برداری از آب و مالکیت آن در ایران به مثابه جامعه­ای کشاورزی و کم آب و خشک به دست آورد و صحت نظریاتی را که در این مورد داده شده است را به محک آزمون گذارد .
"Water"
"Water Ownership"
"Water Structures"
"Kashan
Qajar Period"
2018
12
22
1
25
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3589_6a5027dfbe9711243c51b385073e7f9d.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
تحول در صورتبندیِ اجتماعی و بسیج سیاسی در انقلاب اسلامی ایران (1357- 1304)
رضا
سرحدی قهری
مرتضی
منشادی
انقلاب اسلامی ایران و ائتلاف گسترده طبقاتی که منجر به سقوط سلطنت در ایران شد، یکی از رخدادهای مهم ربع پایانی قرن بیستم میلادی محسوب میشود. این ائتلاف نوعی بی­هنجاری و سردرگمی را برای بسیاری از نظریه­های موجود انقلاب به وجود آورد. پاسخی نوین به چرایی تشکیل ائتلاف طبقاتی و سقوط سلطنت در ایران با التزام به الگوی جامعه شبکهای جوئل میگدال و نظریه جامعه تودهوار مسئله پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. ایران پس از انقلاب مشروطه و در عصر پهلوی وارد دوران «دولت مطلقه» شد. ویژگی اصلی دولت مطلقه پهلوی، انباشت منابع و تمرکز ابزارهای قدرت بود و این فرآیند مانع عمدهای بر سر راه گسترش تواناییهای جامعه ایجاد کرد. سؤال مقاله حاضر این است که چه نسبتی میان سیاستهای رژیم پهلوی (اول و دوم) در قبال جامعه شبکهای پیشاپهلوی و بسیج سیاسی منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؟ یافتههای مقاله حاضر با استفاده از یک الگوی نظری معطوف به تحلیل تجربی و با تأکید بر رابطهی بازتابی دولت- جامعه نشان میدهد که برنامه­های نوسازی شاهان پهلوی، اتخاذ سیاست­های سرکوبگرانه و تضعیف جایگاه روحانیت، تجار و بازاریان سنتی، عشایر و دهقانان و مالکان زمیندار بهعنوان بازیگران عمده جامعه شبکه­ای، زمینهساز تحول در صورتبندی اجتماعی از جامعه شبکهای به جامعه تودهای شد. در چنین شرایطی تلاش نیروهای سیاسی برای گذار از جامعه توده­ای آغاز شد که در نهایت بسیج طبقات مختلف در انقلاب اسلامی ایران تحت ایدئولوژی اسلامگرایانه رخ داد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانهای و آرشیوی سامانیافته است.
Islamic Revolution
Network Society
Mass society
Migdal
Political Mobilization
2018
12
22
1
34
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3689_bc5bb81d5174f11eb34e783faf93b013.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
بررسی روند ساخت راه تهران به خوزستان و تأثیر آن براوضاع اجتماعی لرستان در دو دهه پس از1300
سید علاالدین
شاهرخی
محمدعلی
نعمتی
راهها همواره به مانند شریانهای حیاتی تأثیرات فراوانی بر ابعاد مختلف حیات بشر از جمله اوضاع اجتماعی، سیاسی و دوام و رونق حکومتها و مملکت داشتهاند. دولتها در گذشته با احداث راه، سعی در کنترل اهالی مختلف کشور و رونق اقتصادی داشتهاند. در اواخر دوره قاجار باتوجه به کشف نفت در خوزستان و اوضاع آشفته کشور ایجاد راه اهمیت بسزائی یافت؛ در این میان لرستان به سبب قرارگرفتن در مسیر پایتخت به خوزستان و کشف نفت در جنوب از اهمیت ویژهای برخوردار گردید. یکی از مهمترین اقدامات برای دسترسی به این مناطق، احداث راه ازتهران به خوزستان بود. احداث این راه از همان ورود قوای نظامی به لرستان در سال 1302ش، تا 1307ش. به طول انجامید.
با ایجاد این راه و امنیت نسبی ایجاد شده در لرستان وتسهیل امکان تردد بومیان و دیگران در داخل و خارج این ناحیه و بخصوص مهاجرت برخی نظامیان و کادر اداری به این منطقه اوضاع اجتماعی دچار تغییراتی گردید. شیوه گردآوری این مقاله با رجوع به منابع کتابخانهای ومبتنی بر تاریخ توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و یافتههای پژوهشی این مقاله نشانگر آثار قابل توجه پیامدهای اجتماعی ساخت جاده و واکنش اهالی به این طرح است. همچنین تأثیر این راه بر اوضاع اجتماعی لرستان با توجه به متغیرهایی چون: اوضاع امنیتی، مهاجرت افراد نظامی و اداری به لرستان، اسکان عشایر، تغییرسبک زندگی، معیشت اهالی، رواج کشاورزی ،رشد شهرنشینی و ایجاد ادارات دولتی مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.
Global Way
Social situation
Lorestan
Eilat and Ttrible
Military Forces
2018
12
22
1
35
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3830_acc78af7dce44028436eed18dacb3252.pdf
Tahqiqāt-e Tārikh-e Ejtemā’i (Social History Studies)
2383-0484
2383-0484
1397
8
2
دگرگونی موقعیّت نخبگان فرهنگی و اجتماعی دورۀ تیموریِ هرات در روزگار صفوی
مقصودعلی
صادقی گندمانی
علیرضا
کریمی
مرتضی
دولت آبادی
برآمدن سلسلۀ صفویه، در زمینه­های گوناگون تغییرات و تحوّلات گسترده­ای پدید آورد؛ به­ویژه آن که دامنۀ تأثیر و بازخورد این تحوّلات و تغییرات به بیرون از قلمرو صفویه نیز کشیده شد. این امر، در ایجاد یا تقویّت و تشدید تحوّلات و رویدادهای دیگری اثر گذاشت. در این میان، خراسان و به­ویژه مرکز آن، شهر هرات، در شرایط خاصی قرار گرفت. این امر را به­ویژه آشکارا می­توان در زندگی، عملکرد و واکنش دهها نخبه فرهنگی و اجتماعی­ای دید که همه پرورش­یافتگان فضا و جوّ اجتماعی و فرهنگی دورۀ تیموری و البته پایتخت آن، هرات بودند. در جستار حاضر براساس روش توصیفی­ـ­ تحلیلی به این پرسش پرداخته می­شودکه تغییرات عمده اجتماعی و فرهنگی ایجادشده در خراسانِ تحت حاکمیتِ صفویان چه بوده است؟ وضع اجتماعی و فرهنگی حاکم بر قلمرو حکومتهای نزدیک به خراسان مانند ازبکان، بابریان، ارغونیان، جامان سند و دیگر ایالات صفوی چگونه بوده است؟ و سرانجام آن که مجموعۀ این عوامل چه تأثیری بر زندگی، عملکرد و واکنش نخبگان دوره تیموریِ هرات داشته است؟ یافته­ها موید آن است، نخبگان یادشده در روزگار صفوی، محیط اجتماعی خود را بسیار متفاوت با دورۀ قبل دیدند تا آنجا که تحت تأثیر مسائلی چون ثبات و آرامش؛ حمایت علمی و فرهنگی؛ جذب در ساختار اداری، یکی از دو راه باقی ماندن در هرات یا مهاجرت را برگزیدند. این گزینش می­توانست با مقایسه و سنجش دافعه­ها و جاذبه­های مبدأ و مقصدهای گوناگون صورت پذیرد؛ چرا که وضع جغرافیاییِ خاصِّ آن روزِ خراسان به شبه­جزیره­ای می­مانست که به قلمرو بابریان، ارغونیان، جامان سند، ازبکان و دیگر ایالتهای صفوی محدود می­شد.
cultural and political elites
teimoori era
haraat
SAFAVID
2018
12
22
1
29
https://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_3964_d88e47efa4bd4996c93341f9bdccc420.pdf