نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه فردوسی

2 استادیار، گروه تاریخ داشنگاه کرمان

3 کارشناس ارشد، گروه تاریخ دانشگاه تهران

چکیده

از اواسط دورۀ اشکانی که روابط ایران و روم آغاز شد تا اواخر دورۀ ساسانی، ارمنستان همواره به‎عنوان کانون اصلی مناقشات این دو قدرت بزرگ باستان مطرح‎ بوده است. این سرزمین که در دورۀ هخامنشی و تحت عنوان «ارمنیا» جزو یکی از ساتراپی‎های هخامنشیان محسوب‎می‎شد، از نیمۀ دوم سدۀ اول میلادی شاخه‎ای از خاندان پادشاهان اشکانی با توافق دولت روم به حکومت آنجا گماشته شدند. با روی کار آمدن ساسانیان، ارمنی­ها، که آنان را غاصب حکومت اشکانیان می‎دانستند، به مخالفت با آنها پرداختند. به دنبال پذیرش مسیحیت در ارمنستان در زمان تیرداد کبیر (سال 301 م) و سپس رسمیت‎یافتن مسیحیت در امپراتوری روم، مسئلۀ مذهب نیز بر تشدید تنش‎ها میان ساسانیان و روم افزود؛ در واکنش به این شرایط برخی از پادشاهان ساسانی چاره را بر این دیدند تا به سیاست زردشتی‎کردن کانون این بحران‎ها یعنی ارمنستان دست‎زنند.
    در واقع، این پژوهش در پی آن است تا به روند سیاست زردشتی‎کردن ارمنستان توسط ساسانیان و میزان موفقیت آن بپردازد. برای نیل به این هدف تلاش شده است از شیوۀ پژوهش‎های تاریخی (توصیفی ـ تحلیلی) و بر اساس شواهد موجود و نظریات پژوهشگران، استفاده شود. در این پژوهش نشان‎داده‎خواهدشد که روی‎هم‎رفته ساسانیان نتوانستند در سیاست زردشتی‎کردن ارمنستان کامیاب شوند و این سرزمین مسیحی باقی‎ماند، هرچند که علقه‎های آن با ایران هرگز نگسست.

کلیدواژه‌ها