نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری تاریخ، دانشگاه الزهرا

2 استاد گروه تاریخ دانشگاه الزهرا

3 استاد پژوهشکدة تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

چکیده

دولت پهلوی اول موجد تغییرات در عرصه‎های گوناگون حیات اجتماعی ایران شد؛ از جملۀ این تغییرات، دگرگونی‎هایی بود که در عرصۀ شهری رخ‎نمود. دولت پهلوی اول بر اساس ایدۀ نوسازی منطبق با الگوهای غربی، به تغییر شهرها همت گمارد. در این نوسازی، زندگی شهری با وسایل و ابزار مدرن که از جملۀ آنها ورود اتومبیل به شکل گسترده در شهرها بود، تأثیر خود را بر بافت و فضای شهری از طریق خیابان‎سازی گذاشت؛ یعنی، مهم‎ترین وجه نوسازی شهری، خود را در احداث خیابان‎های جدید و وسعت‎دادن به خیابان‎های موجود نمودار کرد. اما، این وجه از نوسازی شهری، مستلزم تخریب املاک شهروندان بود و اعتراضاتی را در پی داشت. بخشی از اعتراضاتِ مربوط به تخریب املاک، در عریضه‎هایی منعکس شده‎است که به مجلس شورای ملی واصل می‎شد. از این رو، مقالۀ حاضر به بررسی نوسازی شهری در دورۀ پهلوی اول از دریچۀ نگاه شاکیانی پرداخته‎است که شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارائه‎دادند. این عریضه‎ها مربوط به سه دورۀ مجلس ششم، هفتم و هشتم یعنی مصادف با نیمۀ اول دورۀ پهلوی اول است. بررسی این عرایض به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و با اتکا به دیگر اسناد و منابع کتابخانه‎ای انجام‎گرفته‎است.
این نوشتار درصدد است تا علل نارضایتی عارضان را از برنامۀ نوسازی شهری دولت دریابد و به این پرسش پاسخ دهد آیا نوسازی شهری برنامۀ اجرایی مناسبی داشت؟ با توجه به شکایات عارضان از جمله در خصوص تأخیر در پرداخت قیمت‎ها، ترسیم نقشه‎های متعدد و گاه غیراصولی، اعمال نفوذ در ترسیم نقشه‎ها، عدم تدوین قوانین و مقررات لازم، فرض بر این است دولت دارای برنامۀ اجرایی مناسبی در سیاست نوسازی شهری نبود. نتیجه نشان می‌دهد دولت به آسیب‎های روانی ناشی از تخریب سرپناه و آسیب‎های شغلی ـ معیشتی ناشی از تخریب مستغلات توجه چندانی معطوف نکرده‎بود، در صورتی که شهروندان از هر دو حیث متحمل آسیب شدند.

کلیدواژه‌ها