نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران

چکیده

آیین پهلوانی و عیاری با شیوه‌ها و اشکال گوناگون در تاریخ بسیاری از ملت‌ها وجود داشته و از جایگاه رفیع و مهمی برخوردار بوده است. در تاریخ ایران زمین نیز این پدیده، از پیش از اسلام تا روزگار معاصر، در جامعة شهری و روستایی نقش‌ها و کارکردهای متفاوتی داشته است. این آیین به اقتضای هر عصر، برخی ویژگی‌ها را از دست داده و پاره‌ای عناصر دیگر را اخذ کرده است. در پی ایلغار مغول به ایران در سدة هفتم هجری، نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برای مدتی کارایی پیشین خود را از دست دادند و جامعة ایرانی، برای نخستین بار در دورة اسلامی، با چالش بزرگی روبرو گردید. شرایط جدید اجتماعی و سیاسی، زمینة نقش آفرینی و کنش گری پهلوانان و عیاران را در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی این دوره فراهم آورد. موضوع این مقاله بررسی چگونگی شکل گیری تحولات آیین پهلوانی و عیاری در دورة مورد بحث است و درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چرا و چگونه پهلوانان و عیاران به ماهیت سیاسی و اجتماعی در جامعة این عصر دست یافتند. در پژوهش‌هایی که تا کنون در این زمینه به خامه درآمده است چگونگی این تحول مورد بررسی قرار نگرفته، اما این نوشته با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای درصدد بررسی و تحلیل این موضوع است. نوشتة حاضر با اتکاء به منابع تاریخی درصدد اثبات این موضوع است که دورة مورد بررسی، در تحول آیین فتوت، تا روزگار خود مهم‌ترین عصر تاریخی به حساب می‌آید و سرزمین خراسان مهم‌ترین نقش را در این فرآیند داشته است.

کلیدواژه‌ها

ابن بزار، توکلی بن حاجی اردبیلی (1328)، صفوه‌الصفا، به اهتمام احمد تبریزی، بمبئی، مظفّری.
ابن بطوطه، شرف‌الدین (1337)، سفرنامه، ج 1، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
ابن خلدون، عبدالرحمن (1369)، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، علمی و فرهنگی.
ابن معمار، شیخ ابوعبدالله‌المکارم (1958)، الفتوه، حقفه و نشر، مصفی جواد، بغداد، الشفیق.
ابراهیم، علیرضا (1382)، «تصوّف و فتوّت»، در: دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، جلد پانزدهم، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی.
اسفزاری، معین‌الدین (1338)، روضات‌الجنات فی اوصاف مدینه هرات، تصحیح سید محمد کاظم، تهران، دانشگاه تهران.
افشاری، مهران، مداینی، مهدی (1381)، چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، تهران، چشمه.
افلاکی، شمس‌الدین (1951)، مناقب‌العارفین، ج 1، به کوشش تحسین یازیچی، آنقز، انجمن ایران و ترک.
بیهقی، ابوالفضل (1342)، تاریخ بیهقی، به اهتمام علی‌اکبر فیاض، تهران، علمی و فرهنگی.
بهار، ملک‌الشعرا (1345)، تاریخ سیستان، تهران، خاوران.
توحیدی، ابوحیان (1965)، الامتاع و المؤانسه، تصحیح احمد امین، قاهره، شفیق.
جوینی، عطاملک (1385)، تاریخ جهانگشا، به اهتمام محمد قزوینی، تهران، دنیای کتاب.
حاکمی، اسماعیل (1389)، آیین فتوّت و جوانمردی، تهران، اساطیر.
خواندمیر، غیاث‌الدین حسینی (1333 هـ.)، تاریخ حبیب‌السیر، ج 3، تهران، خیام.
خوافی، فصیحی (1341)، مجمل فصیحی، ج 1 و 2، تصحیح محمود فرخ، مشهد، باستان.
دولتشاه سمرقندی (1338)، تذکره‌الشعراء، تصحیح محمد رمضانی، تهران، خاور.
دیانت، علی‌اکبر (1375)، «اخی» در: دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، جلد هفتم، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، حیان.
سلمی، عبدالرحمان (1372)، الملامتیه و الصّوفیه و أهل‌الفتوّه، تصحیح ابوالعلاء عفیفی، در مجموعه آثار عربی ابوعبدالرحمن سلمی، گردآوری نصرالله پورجوادی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
سهروردی، شهاب‌الدین (1352)، فتوّت‌نامه در رسایل جوانمردان، با تصحیح مرتضی صراف، تهران، انستیتوی فرانسوی پژوهش علمی در ایران.
شبانکاره‌ای، محمد (1363)، مجمع‌الانساب، تصحیح میرهاشم محدث، تهران، امیر کبیر.
شفیعی کدکنی، محمدرضا (1386)، قلندریه در تاریخ، تهران، سخن.
شیرازی، محمدمعصوم (1382)، طرائق‌الحقایق، ج 3، با تصحیح محمدجعفر محجوب، تهران، سنایی.
طرسوسی، ابوطاهر (1380)، ابومسلم‌نامه، ج 1، به کوشش حسن اسماعیلی، تهران، معین.
طوسی، نصیرالدین (1360)، اخلاق ناصری، با تصحیح مجتبی مینوی، تهران، خوارزمی.
عطار نیشابوری، فریدالدین محمد (1360)، تذکره‌الاولیاء، به تصحیح محمد استعلامی، تهران، زواره.
عفیفی، ابوالعلاء (1376)، ملامتیه، صوفیه و فتوّت، ترجمه نصرالله فروهر، تهران، الهام.
علاءالدینی، علیرضا (1375)، «اخی جوق»، در: دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، جلد هفتم، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، حیان.
عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر (1345)، قابوسنامه، تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران، بنیاد ترجمه و نشر کتاب.
کاشفی سبزواری، مولانا حسین (1350)، فتوّت‌نامه سلطانی، به اهتمام محمدجعفر محجوب، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
کاشی سمرقندی، عبدالرزاق (1352)، تحفه‌الاخوان فی خصائص‌الفتیان، در: رسایل جوانمردان، با تصحیحات مرتضی صراف، تهران، انستیتوی پژوهش علمی ایران.
کاشانی، ابوالقاسم (1384)، تاریخ اولجایتو، به تصحیح مهین همبلی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
کتبی، محمود (1335)، تاریخ آل‌مظفر، تصحیح عبدالحسین نوایی، تهران، ابن‌سینا.
کربن، هانری (1363)، آیین جوانمردی، ترجمه احسان نراقی، تهران، نشر نو.
کرمی‌پور، حمید (1392)، «بررسی ابعاد اجتماعی آیین فتوت در خراسان از قرن سوم تا قرن ششم هجری»، فصلنامه تاریخ اجتماعی، پژوشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شماره اول، بهار و تابستان 1392.
گولپینارلی، عبدالباقی (1379)، فتوّت در کشورهای اسلامی، ترجمه توفیق سبحانی، تهران، روزبه.
گوهرین، سیدصادق (1331)، حجه‌الحق ابوعلی سینا، تهران، کتابخانه ایران.
مشیرزاده، حمیرا (1381)، درآمدی بر جنبش‌های اجتماعی، تهران، پژوهشکده امام خمینی.
مستوفی، حمدالله (1372)، ذیل تاریخ گزیده، به کوشش ایرج افشار، تهران، موقوفات محمود افشار.
معین‌الدین یزدی، جلال‌الدین (1336)، مواهب الهی در تاریخ آل‌مظفر، با تصحیح سعید نفیسی، تهران، اقبال.
منهاج سراج، منهاج‌الدین (1343)، طبقات ناصری، ج 1 و 2، با تصحیح عبدالحی حبیبی، کابل، انجمن تاریخ افغانستان.
نصر، سیدحسین (1387)، «تصوّف»، در: دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، جلد پانزدهم، زیرنظر سیدکاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی.
نفیسی، سعید (1342)، سرچشمه تصوّف در ایران، تهران، کتاب‌فروشی فروغی.
همدانی، میرسید علی (1382)، فتوّت‌نامه به انضمام رساله فتوّتیه، تصحیح محمّد ریاض، تهران، اساطیر.
همدانی، رشیدالدین (1338)، جامع‌التواریخ، 2 ج، به کوشش بهمن کریمی، تهران، اقبال.
هندوشاه نخجوانی، محمّد، دستورالکاتب فی التّعیین المراتب، به سعی عبدالکریم اوغلی علی‌زاده، مسکو.
وصاف‌الحضره، فضل‌الله (1269)، تجزیه‌المصار و تزجیه الاعصار، به اهتمام محمّدمهدی اصفهانی، بمبئی.
ولادیمیر تسف، ب (1345)، نظام اجتماعی مغول، ترجمه شیرین بیانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب،
Cahen, cl (1991), “futuwwa”, The Encyclopedia of Islam, Vol. III, Leiden, Brill.
Taeshner, Fr (1991), “futuwwa”, The Encyclopedia of Islam, Vol. III, Leiden, Brill.
Zakeri, Mohsen (1995), The Sasanid soldires in early muslim socity, wlesbaden: Hassowits.
Atwood, Christopher (2004), Encyclopedia of Mongolia and the Mongol Empire, Newyork.