نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی دوره دکتری پژوهش هنر دانشگاه تهران؛ عضو هیئت علمی (مربی) دانشکده هنر و معماری دانشگاه سیستان و بلوچستان.ایران،

چکیده

عکس­ها بر مبنای نظام سنتی طبقه­بندی حواس انسانی­، متعلقِ قوه‌ باصره و صرفاً سندی دیداری انگاشته شده‌اند اما در فرایند فهم و تفسیر عکس، آنچه در عکس روایت می‌شود، با رویت ممکن نیست و قوای دیگر حسّ انسانی نیز در تحلیل متن آن دخالت دارد. در تاریخ اجتماعی حواس نیز، جایگاه حواس انسانی چون بویایی، لامسه، شنوایی و چشایی در مواجهه و تحلیل متن تاریخی مورد مطالعه و تحقیق مورخان قرار دارد و ازاین­رو در بحث حاضر، عکس به­مثابه سند تاریخی، محل تداخل آن­چه "دیده می­شود" با حواسی خواهد بود که فهم­پذیر اما نادیدنی‌اند. بویایی از مهم­ترین این حواس­است و در مفهومی که در حوزه­ نقد عکس از آن باعنوان "کار خاطره" نام می­بریم و نیز در ساخت و تداعی معنا به­ویژه در حوزه­ عکس­های اجتماعی که با مقوله­ زیست روزمره­ی انسانی پیوند تنگاتنگی دارد، حاضراست. بنابراین، بر اساس تاریخ اجتماعی حواس، به­­پیگیریِ کار خاطره در عکس­هایی می­پردازیم که به­مثابه سندی از تاریخ بویایی در متنِ اجتماعی­است.
در این مقاله نشان داده شده است که چگونه می­توان در تحلیل عکس، به­جز قوه­ی دید، از قوای دیگر حسیّ بهره جُست؟ و اهمیت تحلیل­های مبتنی بر احساسات انسانی در تفسیر عکس­های اجتماعی چیست؟ براساس پرسش­های ذکرشده، می­توان فرض کرد عکس­های اجتماعی، به­سبب پیوندی ذاتی که با گذشته‌ تاریخی و روایتگری دارند، می­توانند ارتباطی تنگاتنگ با ادراکاتی از گذشته داشته­باشند که به­واسطه­ قوه­ بویایی قابل فهمیدن­اند، احساساتی چون نوستالژیا و بازیابیِ عمیق خاطرات؛ قوه­ بویایی به­واسطه­ی ارتباط تنگاتنگش با بازآوردن احساس و خاطرات نوستالژیک، همواره به­نوعی آشناپنداری پیشینی دلالت دارد. در متن حاضر ارتباط عمیق سطح عکس(آن­چه که از زمانِ گذشته نمایش می­دهد) و بویایی در این حوزه­ شناختی مورد تحلیل واقع می­شود. در واقع سازوکار قوه­ی بویایی، به­واسطه­ ارتباط مستقیمی­که با نوستالژیا و بازیابیِ خاطرات در گذشته­دارد، پیوندی تنگاتنگ با تفسیر عکس­های اجتماعی خواهدیافت.

کلیدواژه‌ها

ادواردز، استیو (1391). عکاسی. ترجمه­ مهران مهاجر. نشر ماهی. تهران.
اکبری، علی و محمدمنصور فلامکی (1395). «بررسی جایگاه ادراکات حسی و احساس در پدیده­شناسی فضای ساخته­شده»، مجله­ پژوهش­های انسان­شناسی ایران دانشگاه تهران، دوره 6، شماره اول.
ام اسمیت، مارک (1394). تاریخ اجتماعی حواس. در کتاب:  تاریخ اجتماعی: دانش، روش و آموزش. گردآوری و ترجمه­ ابراهیم موسی­پور بشلی و محمد ابراهیم باسط. انتشارات دانشگاهی سمت. تهران.
بارت، رولان (1384). اتاق روشن، اندیشه­های درباره­ عکاسی. ترجمه­ی نیلوفر معترف. نشر چشمه. تهران.
برجر، جان (1380). درباره­ نگریستن. ترجمه­ی فیروزه مهاجر. نشر آگه. تهران.
لطفی، افسانه و بهادر زمانی (1394). «نقش مؤلفه­های منظر حسی در کیفیت محورهای مجهز محلی» ،فصلنامه علمی­پژوهشی مطالعات شهری، شماره 13، دانشگاه کردستان.
موسی­پور، ابراهیم (1389). «درآمدی بر ترجیح حواس خمسه بر یکدیگر نزد بعضی از علمای مسلمان»، ماه­نامه­ی خردنامه­ی همشهری، شماره 50، تهران.
Classen, C., Howes, D., Synnott, A. (1994). Aroma, The Cultural History of Smell. Routledge pub. London.
White, T., L., Moller, P., Koster, E., P., Eichenbaum, H., Linster, C. (2015). Olfactory Memory. In book: Olfaction and Gustation. Chapter 15. Wiley Publishing company, New York.
Reinarz, J. (2014). Past Scents, Historical Prespectives on Smell. University of Illinois Press, United States.
Casey, E., S. (2002). Remembering: A phenomenological study. Indiana University Press. Bloomington and Indianapolis, United States.
Pallasmaa, Juhani. (2012). The Eyes of the Skin: Architecture and the Senses. Wiley, UK.
Classen, C. (2012). The Deepest Sense, A Cultural History of Touch. University of Illinois Press, United States.
Corbin, A. (1986). The Foul and the Fragrant: Odour and the French Social Imagination. Berg Publishers Ltd, New York.
Rojas, F., Sergueenk, V. (2017). The smell of time: Olfactory associations with the past in pre-modern Greece. In book: Knowing Bodies, Passionate Souls: Sense Perception In Byzantium. series editor by Elena Boeck. Harvard University, United States.
[16] Cadava, E. (1997). Word of Light, Theses on the Photography of History. Princeton University Press. UK;