نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری تاریخ تمدن ملل اسلامی،دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
2 استادیار گروه تاریخ تمدن ملل اسلامی، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین، قزوین، ایران
3 استادیار گروه تاریخ تمدن ملل اسلامی ،دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین، قزوین، ایران
چکیده
تحقیقات در حوزه تاریخ اجتماعی و فرهنگی در کشور ما در مقایسه با خاستگاه آن، غرب، اندک بوده است، به ویژه وقتی که سخن از مطالعه موردی و پیاده کردن یافته های این حوزه از علم بر روی آثار تاریخنگاری به میان می آید. این مقاله با استفاده از روش توصیفیتحلیلی و تمرکز بر تاریخ عالم آرای عباسی اسکندربیک و مطالعه تحلیلی متن آن در پی پاسخ به این پرسش است که: مضامین اجتماعی و فرهنگی تا چه میزان در تاریخنگری و تاریخنگاری اسکندر بیک به کار رفته و نحوه کاربست آنها از سوی وی چگونه بوده است؟ هدف از این مقاله برداشتن گامی در راستای مطالعه تحلیلی آثار مورخان بنام تاریخنگاری اسلامی ایرانی به منظور استخراج و تشریح مضامینی است که امروزه ذیل تاریخ اجتماعی و فرهنگی واجد اهمیت هستند. براساس نتایج این تحقیق، اسکندربیک در تاریخنگری و تاریخنگاری خویش به ابعاد گوناگون تاریخ اجتماعی و فرهنگی از جمله اختلافات مذهبی و کلامی در میان کنشگران حکومتی و دینی، عادات و علایق اقشار مختلف مردم جامعه، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی برخاسته از قومیت و فرهنگ افراد و گروه ها، نقش زنان در جامعه، ویژگی های حاکم و حکومت مطلوب، اعتقادات خرافی شاه، درباریان و مردم، و همچنین به برخی دیگر از مضامین و مقوله هایی که امروزه ذیل علومی چون انسان شناسی فرهنگی و روان شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند، توجه خاصی داشته و رویدادهای اجتماعی و فرهنگی را جزو مهمترین مسائلی می دانسته که می بایست موضوع تاریخنگاری قرار گیرند.
کلیدواژهها