نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری تاریخ، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2 دانشیار، گروه تاریخ، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
چکیده
تاریخنگاری سنتی به اقتضای موضوعش که مطالعۀ زندگی مردان بزرگ و مناسبات قدرت و سیاست بود بهطور مستقیم با مقولههای اجتماعی/ جمعیتی بهعنوان یک مسالۀ روششناختی درگیر نبوده ولی پیدایش تاریخ اجتماعی نوین در دهههای اخیر و بهویژه رواج مطالعات زندگی روزانه در این حوزه، مقولهبندی را هم در سطح جمعیتی و هم در قبال مضامین مورد پژوهش در زندگی این جمعیتها، حایز اهمیت ساخت.
مساله این پژوهش تبیین اهمیت روششناختی مقولهبندی در مطالعات تاریخ اجتماعی، با بررسی و مقایسۀ مقولهبندیهای انتخاب شده در شماری از تحقیقات زندگی روزانه در غرب و ایران است.
پرسش اصلی این پژوهش نیز این است که محققان تاریخ زندگی روزانه چگونه و با توجه یا تحتتاثیر چه عواملی مقولههای تحقیق خود را انتخاب کرده و سامان دادهاند؛ همچنین آیا میتوان برای تمام ادوار تاریخی با شرایط جغرافیای و فرهنگی متفاوت، شیوۀ مقولهبندی واحدی را ارایه داد؟
فرض بر این است که مورخان در این زمینه با اتکا به روشهای هرمونتیکی و همچنین با در نظر گرفتن شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی هر دوره و متغیرهای مورد بررسیشان، دست به مقولهبندی متناسب زدهاند.
در این بررسی با مقایسۀ مقولهبندیهای انتخابشده در شماری از تحقیقات تاریخ زندگی روزانه در غرب و ایران، شیوۀ مقولهبندی و نیز منطق و ملاک معنادارسازی این مقولهبندیها را بازشناسی کردهایم.
در این پزوهش معلوم شده که حالت پژوهش و قصد مولف و مقتضیات و اولویتهای مقولهای در زندگی واقعی روزانه در هر دوره از مهمترین عوامل تعیینکنندۀ شیوۀ مقولهبندی در این مطالعات بودهاند
کلیدواژهها